تبلیغات
[-Text2-]
نویسنده : amin
تاریخ : شنبه 27 مهر 1392
نظرات 0

شیخ رجبعلی خیاط می‌گفت: من هر وقت که نماز می‌خواندم نمازهایی مثل نماز امام زمان یا نماز جعفر طیار از خداوند حاجتی می‌خواستم یک روز گفتم بگذار یک بار برای خود خدا نماز بخوانم و حاجتی نخواهم شاعر می‌گوید: تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن/ که خواجه خود روش بنده‌پروری دارد  

همان شب شیخ رجبعلی خیاط در عالم خواب دید که به او گفتند چرا دیر آمدی؟ یعنی چه یعنی تو بادید 30 سال پیش به فکر این کار می‌افتادی حالا سر پیری باید بفهمی و نماز بخوانی و حاجتی طلب نکنی.  

ما هر وقت جایی گیر می‌کنیم و اصطلاحا دم‌‌مان در تله‌ای کیر می‌کند می‌گوییم خدا. این شعر را استاد من شیخ اکبر برهان 62 سال پیش در مسجد لرزاده بر روی منبر می‌خواندند و من هنوز به یاد دارم که:  

هر وقت که سرت به درد آید/ نالان شوی و سوی من آیی چون دردسرت شفا بدادم/ یاغی شوی و دگر نیایی   ما هر وقت با خدا کار داریم خدا را صدا می‌زنیم چه قدر خوب است که وقتی هم که کاری نداریم بگوییم خدا. 

تعداد بازدید از این مطلب: 67
موضوعات مرتبط: داستان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : amin
تاریخ : شنبه 27 مهر 1392
نظرات 0

بسم الله الرحمن الرحیم

گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیت‌الله احمد مجتهدی تهرانی از علمای بنام تهران بود که سال 86 بدرود حیات گفت، اما سخنرانی‌ها و پندهای عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و می‌توانیم هر چند به صورت مجازی هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.

آیت‌الله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیه‌شان حاکم بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه می‌‌داد که بر دل می‌‌نشست؛ به طوری که حتی هم ‌اکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان خالی از لطف نیست.  

اهمیت نماز اول وقت  

پس روزگاری می‌آید که مردم شکم‌هایشان خدایشان است، موقع نماز و وقت نماز به دنبال شکم هستند. الان نانوایی‌ها و رستوران‌ها چه خبر است؟ در خانه‌ها بعضی در حال ناهار خوردن هستند و فکر نماز نیستند.  

کسانی که نماز را در اول وقت نمی‌خوانند نماز آنها را نفرین می‌کند و می‌گوید خدا تو را ضایع و خراب کند همان طور که تو مرا ضایع و خراب کردی.   به همین خاطر هم هست که این گونه افراد همیشه گرفتار هستند و می ‌گویند آقا من هر کار می‌کنیم نمی‌شود این کار، آن کار. این برای این است که نماز اول وقت نمی‌خوانی و پدر و مادر از دست تو ناراضی هستند.

  از ملا می‌پرسند: چرا هر کار می‌کنیم کارمان به سامان نمی‌شود؟[در جواب گفت] برای اینکه نماز اول وقت نمی‌خوانی و نماز هم نفرین‌تان می‌کند.   استاد ما مرحوم آقای برهان 65 سال پیش بر روی منبر می‌گفت و من هنوز یادم هست که می‌فرمود: آن کسی که نماز مغرب را آن قدر دیر بخواند که آسمان پر از ستاره شود چنین کسی ملعون است.  

به همین خاطر هم بود که هنوز توی مأذنه گل دسته قم اذان می‌گفتند و وسط‌های اذان بود که آیت‌الله مرعشی نجفی به رکوع می‌رفتند یعنی آن قدر نماز را زود شروع می‌کرد مبادا که ستاره به آسمان بیاید. صبح‌ها هم همین طور اگر کسی آن قدر نماز صبحش را دیر بخواند که آسمان دیگر ستاره‌ای نداشته باشد چنین کسی هم ملعون است.  

بنابراین دو نفر ملعون هستند: اول آن کسی که آن قدر نماز مغرب را دیر بخواند که آسمان پر از ستاره شود و دوم آن کسی که آن قدر نماز صبح را دیر بخواند که ستاره‌ای در آسمان باقی نمانده باشد و نزدیک طلوع آفتاب باشد این دو نفر ملعون هستند یعنی از رحمت خدا به دور می‌باشند.

تعداد بازدید از این مطلب: 48
موضوعات مرتبط: مقالات مذهبی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : amin
تاریخ : شنبه 27 مهر 1392
نظرات 0

امام باقر علیه‏ السلام در گفتارى امیدآفرین و نشاط ‏بخش به منتظران حقیقى آن حضرت مژده مى‏دهد كه «یَأْتِى عَلَى النّاسِ زَمانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَیاطُوبى لِلثّابِتِینَ عَلى اَمْرِنا فِى ذلِكَ الزَّمانِ اِنَّ اَدْنى ما یَكُونُ لَهُمْ مِنَ الثّوابِ اَنْ یُنادِیَهُمُ الْبارِى‏ءُ عَزَّ وَ جَلَّ عِبادِى آمَنْتُمْ بِسِرّى وَ صَدَّقْتُمْ بِغَیْبى فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوابِ مِنّى(1) ؛

بر مردم زمانى مى‏آید كه امامشان از منظر آنان غایب مى‏شود. خوشا به حال آنان ‏كه در آن زمان در امر [ولایت] ما اهل‌بیت ثابت‏قدم و استوار بمانند! كمترین پاداشى كه به آنان مى‏رسد، این است كه خداى متعال خطابشان مى‏كند و مى‏فرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق كردید. پس بر شما مژده باد كه بهترین پاداش من در انتظارتان است

امام باقر علیه السلام فرمود: مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درك كنم، جانم را براى فداكارى در ركاب حضرت صاحب الامر علیه‏ السلام تقدیم مى‏دارم.

آن ‏گاه امام باقر علیه‏ السلام ادامه داد: «خداوند متعال به خاطر ارج‏گذارى به چنین منتظران راستینى به آنان مى‏فرماید: شما مردان و زنان، بندگان حقیقى من هستید.

رفتار نیك و شایسته‏ تان را مى‏پذیرم و از كردار ناپسندتان عفو مى‏كنم و به خاطر شما سایر گنهكاران را مى‏آمرزم و بندگانم را به خاطر شما با باران رحمت خود سیراب و از آنان بلا را دفع مى‏كنم. اى عزیزترین بندگان من! اگر شما نبودید، عذاب دردناك خود را به مردم نافرمان نازل مى‏كردم.»(2)

پیشواى پنجم علیه‏ السلام در توصیف یاران حضرت مهدى علیه‏ السلام كه در زمان غیبت، خود را براى شركت در قیام جهانى آن حضرت آماده مى‏كنند، به ابو خالد كابلى فرمود: «من به گروهى مى‏نگرم كه در آستانه ظهور از طرف مشرق زمین به پا مى‏خیزند. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حكومت الهى تلاش مى‏كنند.

بارها از متولیان حكومت اجراء حق را خواستار مى‏شوند، امّا با بى‏اعتنایى مسئولین مواجه مى‏شوند. وقتى كه وضع را چنین ببینند، شمشیرهاى خود را به دوش مى‏ نهند و با اقتدار و قاطعیت تمام در انجام خواسته‏ شان اصرار مى‏ورزند تا این كه سردمداران حكومت نمى‏پذیرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب مى‏گردند و كسى نمى‏تواند جلوگیرشان شود.

این حق‏جویان وقتى كه حكومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از صاحب الامر علیه‏ السلام به كس دیگرى نمى‏سپارند. كشته‏ هاى اینها همه از شهیدان راه حق محسوب مى‏شوند

در اینجا امام باقر علیه‏ السلام به ابو خالد كابلى جمله‏اى زیبا فرمود كه مى‏تواند نصب العین همه منتظران لحظات ظهور باشد.

آن حضرت فرمود: «اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَكْتُ ذلِكَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ(3) ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درك كنم، جانم را براى فداكارى در ركاب حضرت صاحب الامر علیه‏ السلام تقدیم مى‏دارم

امام در مورد یاران امام زمان علیه السلام فرمود: به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیه‏ السلام مى‏آیند كه پنجاه نفر از آنان زن مى‏باشند و بدون هیچ‏گونه وعده قبلى در شهر مكه گرد هم جمع مى‏شوند

بقیه در ادامه مطلب.......

تعداد بازدید از این مطلب: 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : amin
تاریخ : شنبه 27 مهر 1392
نظرات 0

پیش از آنکه هارون‌الرشید خلیفه وقت عباسی از نفوذ برمکی‌ها بیمناک شود و نسبت به براندازی آن‌ها اقدام کند، امام رضا(ع) این موضوع را در روز عرفه و در صحرای عرفات پیش‌بینی کرده بودند.

خبرگزاری فارس: ماجرای دعای امام رضا(ع) در عرفه و پیش‌بینی جالب آن حضرت

 

«عرفه» (نهم ذی الحجه) روزی است که حق‌تعالی بندگان را به عبادت و طاعت خویش فراخوانده و سفره‌های احسان خود را برای آن‌ها گسترانیده است. در این روز حجاج در محلی به نام عرفات توقف می‌کنند و به دعا و نیایش می‌پردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز می‌گردند.

درباره وجه تسمیه عرفات مواردی مطرح است: نخست اینکه جبرئیل هنگامی که مناسک را به حضرت ابراهیم(ع) می‌آموخت، وقتی به عرفه رسید، به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری. عده‌ای نیز وجه تسمیه عرفات را از آن جهت می‌دانند که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می‌کنند. عده‌ای نیز دلیل این نامگذاری را تحمل رنجی می‌دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است.

به مناسبت فرا رسیدن روز بزرگ عرفه، روایت از محمد بن فُضیل نقل می‌شود که مرحوم شیخ عباس قمی آن در صفحه 873 کتاب منتهی‌الآمال درج کرده است:

در آن سال که هارون بر برامکه [1] غضب کرد و ابتدا عیسی بن جعفر[2] را کشت و آنگاه یحیی[3] را حبس کرد و آنچه بر سر امام هفتم آورده بودند، بر سرشان آمد؛ راوی می‌گوید: امام رضا(ع) در عرفه ایستاده بود و دعا می‌کرد. بعد از آن، سر به زیر انداخت. از ایشان دلیلش را پرسیدند. حضرت در پاسخ فرمود: «من خدا را می‌خواندم که بر برمکیان سبب آنچه با پدرم نمودند، خدای عزوجل دعای من درباره آن‌ها را اجابت کرد.»

پس اندک زمانی نگذشت که جعفر و یحیی منصوب شدند و احوال ایشان برگشت.

مسافر می‌گوید: من در منی با حضرت رضا(ع) بودم که یحیی بن خالد با قومی از آل برمک گذشتند. آن حضرت فرمود: «اینان مسکین هستند! نمی‌دانند که امسال چه بر سرشان می‌آید، و عجیب‌تر آنکه من و هارون مانند این دو انگشتیم!» و دو انگشت مبارک خود را کنار هم قرار دادند.

مسافر گوید: به خدا قسم! من معنی سخن او را نفهمیدم و ندانستم تا روزی که آن حضرت به شهادت رسید و او را کنار هارون ملعون دفن کردیم. [4]

منبع: فارس

تعداد بازدید از این مطلب: 47
موضوعات مرتبط: داستان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : amin
تاریخ : شنبه 27 مهر 1392
نظرات 0

بنيان غفلت هاي انسان در جلوه هاي گوناگون آن، فراموشي خداوند و بي خبري از حقايق هستي است. رهاورد اين صفت زشت و زيانبار، دل سپردن به هواها و هوس ها، چشم دوختن به سرگرمي ها و لذت بردن از نافرماني هاي خداوند مهربان است.

با اندك نگاهي به مجموع معارف روشني بخش در مي يابيم جدي گرفتن مسئوليت هاي خود در برابر خويشتن، خداوند و خلق خدا يگانه فريادرس و مددكار انسان براي نجات از غفلت و ضلالت و دستيابي به عظمت و عزت است.با وجود دل مشغولي هاي پوچ و بي ارزش و بي خبري از ياد خدا در زندگي، شاخ و برگ هاي غفلت يكي پس از ديگري نمايان مي شود.

شور و اشتياق نسبت به مال اندوزي، بي تفاوتي نسبت به رزق ناپاك و مال حرام، كوچك شمردن سلسله دستورهاي انسان ساز و مستحبات، فرو رفتن در سرگرمي هاي به ظاهر زيبا و فريبا، اسارت در زنجير هاي ويرانگر آرزوهاي دور و دراز، حضور در محافل گناه و دلخوشي به شوخي هاي زشت و زيانبار، بي ميلي نسبت به عبادات و سرانجام نفرت و بيزاري از ارزش هاي ديني و الهي از نشانه های غفلت هستند.

بقیه در ادامه مطلب.......


تعداد بازدید از این مطلب: 52
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : amin
تاریخ : شنبه 27 مهر 1392
نظرات 0

شق القمر، معجزه ای بود بنا به درخواست جمعى از سران قریش و مشرکان انجام شد، آنها به رسول خدا گفتند: اگر در ادعاى نبوت خود راستگو و صادق هستى دستور ده این ماه دو نیم شود! و ناگهان همگى دیدند که ماه دو نیم شد....

شق القمر معجزه‏اى از معجزات پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)است، معجزه شکافته شدن ماه که به روایتی در شب چهاردهم ذی الحجه (احتمالا سال چهارم بعثت) صورت گرفته است.  

تاریخ وقوع این معجزه

در اینکه این معجزه در زمان رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) و در مکه انجام‏ شده اختلافى در روایات و گفتار محدثین نیست و مسئله‏ اجماعى است، ولى در مورد تاریخ آن اختلافى در روایات‏ و کتاب ها به چشم مى‏خورد. از مرحوم طبرسى در اعلام الورى و راوندى در خرائج نقل شده که گفته‏اند این داستان در سال هاى اول بعثت اتفاق افتاد. ولى ‏مرحوم علامه طباطبائى در تفسیر المیزان در دو جا ذکر کرده که ‏این ماجرا در سال پنجم قبل از هجرت اتفاق افتاد و در یک‏جاى آن از پاره‏اى روایات نقل کرده که:"این داستان در آغاز شب چهاردهم ذى حجه پنج‏سال قبل ازهجرت اتفاق افتاد و مدت آن نیز اندکى بیش نبود.

چگونگى ماجرا


در روایات اسلامی آمده که کفار مکه از پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله وسلم) تقاضا کردند برای صدق دعوی خود ماه را به دو نیم بشکافد و به او قول دادند که اگر چنین نماید به دین اسلام و صدق گفتار او ایمان خواهند آورد… آن شب آسمان صاف و ماه به صورت کامل(بدر) بود، پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) از خداوند خواست تا آنچه را که کفار مکه از او خواسته اند به آنها نشان بدهد تا ایمان بیاورند …خداوند دعای پیامبرش را اجابت کرد… و سپس ماه به دو نیم شکافته شد نیمی در کوه صفا و نیم دیگر در کوه قیقعان در مقابل آنان قرار گرفت.

کفار مکه که در حال مشاهده این واقعه بودند گفتند که محمد(صلی الله علیه واله وسلم) ما را سحر کرده است، سپس گفتند، اگر او ما را سحر کرده باشد نمی تواند همه مردم را سحر کند، ابوجهل گفت صبر کنید تا یکی از اهل بادیه بیاید و از او سئوال کنیم که آیا انشقاق ماه را دیده است یا نه، اگر تایید کرد ایمان می آوریم و اگر نه معلوم می شود که محمد(صلی الله علیه واله وسلم) چشمان ما را سحر کرده است.

بقیه در ادامه......

 


تعداد بازدید از این مطلب: 89
موضوعات مرتبط: مقالات مذهبی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : amin
تاریخ : جمعه 26 مهر 1392
نظرات 0

امام صادق علیه السلام:
کجایند زیبارویانی که به جوانی‌ خود می‌نازیدند؟
کجایند پادشاهانی که شهرها ساختند و آن‌ها را با دیوارها مستحکم کردند؟
کجایند کسانی که در جنگ‌ها همواره غالب بودند؟
روزگار با خاک یکسان‌شان کرد و راهی تاریکی‌ قبرها شدند. بشتابید، بشتابید! خود را نجات دهید، خود را نجات دهید!

---------------------

دعا پشت دعا برای آمدنت
گناه پشت گناه برای نیامدنت،
دل درگیر میان این دو انتخاب!
کدام آخر؟ آمدنت یا نیامدنت...
تعجیل در ظهور صلوات.

-----------------

آنكه غالب بر زبان است در امان است.
امام علي ‏‏(ع‏)‏

 

تعداد بازدید از این مطلب: 48
موضوعات مرتبط: جملات مذهبی , اس ام اس مذهبی ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


نویسنده : amin
تاریخ : جمعه 26 مهر 1392
نظرات 0

 

فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد.

روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت: اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.
فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد.
فرعون پرسید کیستی؟ ناگهان دید که شیطان وارد شد.
شیطان گفت: خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست. سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد!
بعد خطاب به فرعون گفت: من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟


پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت: چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده شدی؟
شیطان پاسخ داد: زیرا میدانستم که از نسل او همانند تو به وجود می آید.

تعداد بازدید از این مطلب: 72
موضوعات مرتبط: داستان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : amin
تاریخ : جمعه 26 مهر 1392
نظرات 0
در داستان جالبى از امیر المومنین حضرت على(علیه السلام ) به این مضمون نقل شده است كه روزى رو به سوى مردم كرد و فرمود: به نظر شما امید بخش ترین آیه قرآن كدام آیه است ؟ بعضى گفتند آیه "ان الله لا یغفر ان یشرك به و یغفر ما دون ذلك لمن یشاء"(خداوند هرگز شرك را نمى بخشد و پائین تر از آن را براى هر كس كه بخواهد مى بخشد) سوره نساء آیه 48
امام فرمود: خوب است ، ولى آنچه من میخواهم نیست ، بعضى گفتند آیه "و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفرالله یجد الله غفورا رحیما" (هر كس عمل زشتى انجام دهد یا بر خویشتن ستم كند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحیم خواهد یافت) سوره نساء آیه 110
امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى خواهم نیست .

 بعضى دیگر گفتند آیه "قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفورالرحیم" (اى بندگان من كه دراثر گناه، بر خویشتن زیاده روی کرده اید، ازرحمت خدا مایوس نشوید در حقیقت ‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است) سوره زمرآیه53

امام فرمود خوبست اما آنچه مى خواهم نیست ! بعضى دیگر گفتند آیه "و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا نفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله" (پرهیزكاران كسانى هستند كه هنگامى كه كار زشتى انجام مى دهند یا به خود ستم مى كنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند و چه كسى است جز خدا كه گناهان را بیامرزد)
سوره آل عمران آیه135
باز امام فرمود خوبست ولى آنچه مى خواهم نیست . در این هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه كردند فرمود: چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض كردند: به خدا سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم . امام فرمود: از حبیب خودم رسول خدا شنیدم كه فرمود:
امید بخش ترین آیه قرآن این آیه است
تعداد بازدید از این مطلب: 36
موضوعات مرتبط: داستان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : amin
تاریخ : پنجشنبه 25 مهر 1392
نظرات 0

امام على علیه السلام:


اِنَّهُ لَيسَ لاَنفُسِكُم ثَمَنٌ اِلاّ الجَنَّةُ فَلا تَبيعوها اِلاّ بِها؛

براى جان هاى شما بهايى جز بهشت نيست، پس آنها را جز به بهشت مفروشيد.

(بحارالأنوار، ج78، ص13، ح71)

تعداد بازدید از این مطلب: 46
موضوعات مرتبط: احادیث ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تعداد صفحات : 10


بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ . وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا لَسْتَ مُرْ‌سَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ . و كسانى كه كافر شدند مى‌گويند: «تو فرستاده نيستى.» بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد.»

ذکر روزهای هفته

عضو شوید



فراموشی رمز عبور؟

آمار مطالب

کل مطالب : 93
کل نظرات : 5

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 163
باردید دیروز : 90
بازدید هفته : 347
بازدید ماه : 332
بازدید سال : 3,853
بازدید کلی : 16,868
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود