همانا محبّت و دوستی با ما (اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وآله) سبب ریزش گناهان - از نامه اعمال - می شود، همان طوری که وزش باد، برگ درختان را می ریزد.
از معاویه بن عمّار نقل شده:از امام صادق علیه السّلام درخواست کردم تا براى رزق دعایى تعلیم من فرماید، آن حضرت این دعا را به من آموخت، و من براى زیاد شدن رزق، چیزى بهتر از این ندیدم. اَللّهُمَّ ارْزُقْنى مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ الْحَلالِ الطَّیِّبِ رِزْقاً واسِعاً حَلالاً طَیِّباً بَلاغاً لِلدُّنْیا وَالاْخِرَهِ صَبّاً صَبّاً هَنیَّئاً مَری ئاً مِنْ غَیْرِ کَدٍّ وَلا مَنٍّ مِنْ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ اِلا سَعَهً مِنْ فَضْلِکَ الْواسِعِ فَاِنَّکَ قُلْتَ وَاسْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ وَ مِنْ عَطِیَّتِکَ اَسْئَلُ وَ مِنْ یَدِکَ الْمَلاْ اَسْئَلُ خداى نصیبم کن از فضل گسترده ات، حلال پاکیزه روزى فراخ حلال پاک رساى براى دنیا و آخرت، ریزان ریزان گوارا لذیذ بدون زحمت و بدون منّت از احدى از بندگانت، جز وسعتى از فضل واسعت، زیرا تو فرمودى: «از فضل خدا بخواهید» پس از فضل تو مى خواهم، و از عطاى تو درخواست مى نمایم، و از دست پر تو مى طلبم.
از امام باقر علیه السّلام روایت شده: به زید شحّام فرمود: براى درخواست روزى،در سجده نماز واجب بگو: یا خَیْرَ الْمَسْئُولینَ وَ یا خَیْرَ الْمُعْطینَ اُرْزُقْنى وَارْزُقْ عِیالى مِنْ فَضْلِکَ فَاِنَّکَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظیمِ؛ اى بهترین درخواست شده، و اى بهترین عطا کننده، مرا و عیالم را از فضلت روزى بخش، به درستى که تو صاحب فضل بزرگى هستى.
از ابو بصیر نقل شده:از حاجت خود به حضرت امام صادق علیه السّلام شکایت کردم،و از آن جناب خواستم، براى روزق دعایى تعلیم من کن،حضرت این دعا را به من آموخت از زمانى که آن را خواندم، دیگر محتاج نشدم،فرمود: در نماز شب در حال سجده بگو: یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ یا خَیْرَ مَسْئُولٍ وَ یا اَوْسَعَ مَنْ اَعْطى وَ یا خَیْرَ مُرْتَجىً اُرْزُقْنى وَ اَوسِعْ عَلَىَّ مِنْ رِزْقِکَ وَ سَبِّبْ لى رِزْقاً مِنْ قِبَلِکَ اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْئٍ قَدیرٌ؛ اى بهترین خوانده شده، و اى بهترین درخواست شده، و اى وسعت بخش ترین کسى که عطا کرد، و اى بهترین امید شده،روزى ام ده و بر من از روزى ات وسعت ده، و سبب سازى کن برایم روزى را از جانب خودت، به درستى که تو بر هرچیز توانایى.
رسول خدا (ص) فرمود: خداى عز و جل هفت صنف را در سايه لطف خود جاى دهد روزى كه سايها ى به جز سايه لطفش نيست: ۱- پيشواى دادگر. ۲- جوانى كه در عبادت و پرستش خداى عز و جل ببار آمده. ۳- مردي كه چون از مسجد بيرون رود دلش در بند آن است تا باز گردد. ۴- دو مرد خدا پرست كه به منظور خداپرستى گرد هم آيند و از هم جدا شوند. ۵- مردي كه در جاى خلوت بياد خداى عز و جل بيفتد و از ترس خداى عز و جل اشك از ديدگانش جارى شود. ۶- مردي كه زنى زيبا و آبرومند«منظور زنی هست که در ظاهر دارای وجاهت و منزلت و موقعیت اجتماعیه مثل زن عزیز مصر که زن آبرومندی در جامعه خود بود »او را (بعمل جنسى) دعوت كند و مرد در پاسخ او بگويد كه من از خداى عز و جل مي ترسم. ۷- مردي كه صدقه اى بدهد و آن را چنان به پنهانى دهد كه دست چپش از آنچه بدست راست صدقه مي دهد خبردار نشود. منبع: الخصال / ترجمه فهرى، ج۲، ص382و383.
ابو حمزه ثمالى از امام سجاد (علیه السلام) نقل مى كند كه فرمود:سخن زیبا ثروت مى آورد و روزى را فراوان مى كند و اجل را به تأخیر مى اندازد و شخص را در میان خانواده محبوب مى كند و او را به بهشت وارد مى كند. (الخصال / ترجمه جعفرى/ج1/461)
و به من سفارش نمود که: صله رحم خویش کنم هر چند او از من روگردان باشد،
ابى ذر گوید: رسول خدا به من شش سفارش فرمود؛ به من سفارش فرمود: که به زیر دست خود نگاه کنم نه به بالا دست خود؛ و به من سفارش فرمود: به دوستى اشخاص بى بضاعت و نزدیک شدن با آنان، و به من سفارش فرمود که: حق را هر چند ناگوار و تلخ باشد بگویم، و به من سفارش نمود که: صله رحم خویش کنم هر چند او از من روگردان باشد، و به من سفارش فرمود که: در راه خداوند از سرزنش کسى نترسم ؛ و به من سفارش فرمود که: ذکر شریف لا حول و لا قوة الا باللَّه (العلى العظیم) را بسیار بگویم که از گنجینه هاى بهشتى است.
ابی عبد الله الحسين عليه السّلام فرمود: على بن ابى طالب عليه السّلام در مسجد جامع كوفه بود كه مردى از اهل شام در برابرش به پا خواست و پرسش هائى از آن حضرت نمود.
و از آن جمله اين بود كه عرض كرد: يا امير المؤمنين مرا از رنگ هاى آسمان ها و نام هايشان خبر ده حضرت به او فرمود: آسمان دنيا نامش رفيع است و از آب و دود آفريده شده است و آسمان دوم نامش قيدوم است كه برنگ مس است و آسمان سوم نامش ماروم است كه به رنگ برنج است و آسمان چهارم نامش ارقلون و برنگ نقره است و آسمان پنجم نامش هيضمون (هيفون) و به رنگ طلا است و آسمان ششم نامش عروس است و آن ياقوت سبزى است و آسمان هفتم نامش عجما است.
اما گوسفند، مؤمنانى هستند كه پشم هايشان را مي كنند و گوشت هايشان را مي خورند و استخوانشان را مىشكنند و از گوسفندى كه ميان شير و گرگ و روباه و سگ و خوك گرفتار است چه ساخته است؟
سرویس مذهبی افکارنیوز- زرارة بن اوفى گويد: خدمت امام زين العابدين (ع) رسيدم فرمود: اى زرارة مردم زمان شش طبقه اند شيراند و گرگ و روباه و سگ و خوك و گوسفند اما شير صفتان پادشاهان دنيا هستند كه هر يك مي خواهد او بر ديگران پيروز گردد نه ديگران بر او و اما گرگ طبيعت بازرگانان شما هستند كه به هنگام خريد كالا را نكوهش كنند و به هنگام فروش از كالا ستايش نمايند و اما روبه صفتان همين افراد عوام فريبند كه از رهگذر دين نان مي خورند و در دل آنچه را كه به زبان توصيف مي كند باور ندارند و اما سگ، همان فردى است كه با سخن گفتن خود هم چون سگ بر مردم پارس مي كند و به خاطر نيش زبان احترامى نزد مردم دارند و اما خوك همين نامردانند كه به هر پليدى تن در مي دهند و اما گوسفند، مؤمنانى هستند كه پشم هايشان را مي كنند و گوشت هايشان را مي خورند و استخوانشان را مى شكنند و از گوسفندى كه ميان شير و گرگ و روباه و سگ و خوك گرفتار است چه ساخته است؟
سرویس مذهبی افکارنیوز- هشام بن سالم، از امام جعفر صادق روايت كرده است كه فرمود: «چون كسى دعا كند و بعد از آنكه دعا كرد بگويد كه: ما شآءَ اللَّهُ لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ؛ «آنچه خواستِ خدا بود، نيست گرديدنى و نه توانايى اى، مگر به خدا»، خداى تعالى بفرمايد كه: بنده من تن به مردن داد و امر خود را به من وا گذاشت و امر مرا گردن نهاد، حاجتش را برآوريد».
جميل، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه گفت: شنيدم از آن حضرت كه مى فرمود: «هر كه هفتاد مرتبه بگويد: ما شآءَ اللَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ؛ (آنچه خواست خدا بود، نيست گرديدنى و نه توانايىاى، مگر به خدا) خدا هفتاد نوع از انواع بلا را از او بگرداند، كه آسانترين آنها خَنِق است». عرض كردم كه: فداى تو گردم! خنق چيست؟ فرمود: « (پيچيده يا ناخوش و) بيمار نمى شود به واسطه دملها و مانند آنكه بر عضو برآيد» (تا به سبب آن گلو گرفته شود و خفه شود؛ چه خنق- به فتح خاء و كسر نون-، گلو گرفتن و خفه كردن باشد).
سرویس مذهبی افکارنیوز- براء بن عازب گويد: رسول خدا هفت چيز را غدقن فرموده است و به هفت چيز دستور فرمود؛ به ما غدقن فرموده كه انگشتر طلا بدست كنيم و از ظرف طلا و نقره آب بياشاميم و فرمود:
كه هر كس در دنيا در ظرف طلا و نقره آب بياشامد از ظرفهاى طلا و نقره عالم آخرت نخواهد نوشيد و غدقن فرمود كه بر زين ابريشمين سوار نشويم و جامه پرنيان و ديبا و اطلس نپوشيم؛
و دستور فرمود: كه به دنبال جنازه ها و بالين بيمار حاضر شويم و عطسه كننده را دعا و ستمديده را يارى كنيم و سلام را آشكار و دعوت بپذيريم و در سوگند راستگو باشيم خليل بن احمد گفته است شايد به جاى كلمه: (قسم) كلمه (مقسم) درستتر باشد بنا بر اين معنى چنين مى شود كه در جاى سوگند راستگو باشيم.
برای هر بنایی ستون و پایهای است که آن بنا بر روی آن استقرار یافته است و پا برجا بودن این بنا به وجود این ستونها و پایههاست. اگر ایمان را به ساختمان و بنایی تشبیه کنیم حال پایه و ستون ایمان چیست؟ به گزارش آوا، امام صادق(ع) درباره هفت بخش ایمان چنین فرمودند: "خداوند ایمان را به هفت بخش تقسیم کرده است: نیکوکاری، راستگویی، یقین، خشنودی، وفاداری، دانش و بردباری۱". امام علی (ع) نیز درباره پایههای ایمان میفرمایند: "ایمان بر چهار رکن استوار است: توکل بر خدا، واگذاشتن کارها به خدا، گردن نهادن به فرمان خدا و راضی بودن به قضای خدا۲". آن حضرت همچنین فرمودند: "عزّت نفس و خویشتنداری و خرسند بودن به قدر کفاف از پایههای ایمان است۳". اما در احادیث معصومین(ع) برای ایمان دستگیرههایی نیز در نظر گرفته شده است به طوری که پیامبر خدا(ص) فرمودند: "محکمترین حلقههای ایمان، خدا را ولیّ خود گرفتن، دوست داشتن و کینه داشتنُ به خاطر خداست۴". منابع احادیث: ۱- الکافی: ۲ / ۴۲ / ۱ منتخب میزان الحکمة: ۵۸ ۲- بحارالأنوار: ۷۸ / ۶۳ / ۱۵۴ منتخب میزان الحکمة: ۵۸ ۳- غررالحکم: ۴۸۳۸ منتخب میزان الحکمة: ۵۸ ۴- کنزالعمّال: ۴۳۵۲۵ منتخب میزان الحکمة:۶۰
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ .
وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ .
و كسانى كه كافر شدند مىگويند: «تو فرستاده نيستى.» بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد.»