گویا همین دعا برای فرج، یک امیدواری است و یک ارتباط روحی با صاحب دعا است. همین، مرتبه ای از فرج است.
عارف وارسته حضرت آیة الله بهجت درباره امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمودند: حضرت غائب (عج) دارای بالاترین علوم است؛ و اسم اعظم بیش از همه در نزد خود آن حضرت است. با این همه، به هر کس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: برای من دعا کنید.(1)
آیت الله بهجت می فرمودند: آیا نباید در فکر باشیم و با تضرّع و زاری برای ظهور فرج مسلمانها و مصلح حقیقی: حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کنیم؟!(۲)
شرایط خواندن دعای فرج
از مهمترین دعاها، دعای فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. دعای تعجیل فَرج، دوای درد های ما است.(۳) روایت دارد که در آخرالزّمان همه هلاک می شوند به جز کسی که برای فرج دعا می کند. گویا همین دعا برای فرج، یک امیدواری است و یک ارتباط روحی با صاحب دعا است. همین، مرتبه ای از فرج است.(۴)
خواندن دعای فرج در نظر ایشان همراه با شرایطی به شرح زیر است:
به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ ابوعلى نيلى مى گويد: روزى ابوجعفر (محمد بن عثمان) وكيل حضرت حجت (عليه السلام) نزد من آمد و مرا به عباسيه برد، او وارد خرابه اى شد و با احتياط نامه اى را بيرون آورد و براى من خواند. حضرت حجت (عليه السلام) در آن نامه همه وقايع را كه در خانه رخ داده بود، شرح داده بودند. در انتهاى نامه فرموده بودند: چگونه فلان زن - يعنى مادر عبدالله - را ز گيسويش گرفته بيرون مى كشند و به بغداد مى برند و در مقابل خليفه مى نشانند؟! غير از اين، اتفاقات ديگرى را نيز بيان فرموده بودند كه در آينده روى خواهد داد. ابوجعفر گفت: اين راز را حفظ كن، آنگاه نامه را پاره كرد. مدتى گذشت، بعد تمام آنچه حضرت فرموده بودند، به وقوع پيوست!
كمال الدين، ج 2 ص 498؛ ذكر التوقيعات؛ بحار الانوار، ج 51، ص 333 و 334.
على بن محمد سمرى اين نامه را شش روز پيش از وفات به شيعيان نشان داد و چشم از جهان فرو بست و از آن زمان غيبت كبرى شروع شد.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ چهارمين نايب امام عصر در سال (329) از دنيا رحلت نمود. امام پيش از غيبت كبرى نامه اى به او نوشت كه مضمون آن چنين است :
اى على بن محمد سمرى ! خداوند در مصيبت وفات تو پاداش بزرگ به برادرانت عطا كند. تو تا شش روز ديگر از دنيا خواهى رفت . كارهايت را سامان بده و جانشينى براى خودت تعيين نكن ! زمان غيبت كبرى فرا رسيده است . تا خداوند اذن ندهد و زمان طولانى نگذرد و دلها قساوت نگيرد و زمين از ظلم و ستم پر نشود، من ظهور نخواهم كرد.
افرادى نزد شيعيان من ، مدعى مشاهده من خواهند شد. آگاه باشيد هركس پيش از خروج سفيانى و صيحه آسمانى(1)
چنين ادعاى كند دروغگو و افتراء زننده است .(2)
و هيچ حركت و نيروى جز به اراده خداوند بزرگ نيست .(3)
على بن محمد سمرى اين نامه را شش روز پيش از وفات به شيعيان نشان داد و چشم از جهان فرو بست و از آن زمان غيبت كبرى شروع شد.
بحار: ج 51، ص 361
پی نوشتها:
(1) خروج شخصى بنام سفيانى و صداى آسمانى از علامتهاى هستند كه نزديك ظهور امام رخ خواهد داد.
(2) منظور امام كسانى است كه مدعى مشاهده و نيابت از ناحيه حضرت هستند. زيرا بسيارى از بزرگان بحضور امام عج رسيده و مشكلاتشان را بوسيله ايشان حل كرده اند.
یکی از ویژگی های مهم اعتقادات شیعه به حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف, باور داشت ایشان به پنهان زیستی آن حضرت است. که از این باور با عنوان «غیبت» یاد شده است. مسأله غیبت از مسائل روشن و یقینی معارف اسلامی است که رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه وآله از آن خبر داده است. اگر چه علم به چگونگی غیبت حضرت, فقط نزد پروردگار متعال است, اما از جمع بین روایات می توان استفاده کرد, که حضرت دارای دو نوع پنهان زیستی (غیبت صغری و کبری) است.
حضرت در مواردی که صلاح بداند از دیدگان مردم پنهان است. البته با تصرفی که به قدرت الهی در دیدگان افراد می نماید, نه نامرئی کردن جسم خویش. و در مواردی که آن حضرت مصلحت بداند به صورت آشکار در جامعه حرکت می کند و مردم ایشان را می بینند, ولی نمی شناسند. [1]
امام موسی بن جعفر علیه السلام در باره آیه «ِوَ أَسْبَغَ عَلَیْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً»[2] فرمود: «نعمت ظاهر, امام آشکار و نعمت باطن, امام غائب است که جسمش از دیدگان مردم پنهان است, گنجهای زمین برایش پدیدار می گردد و هر امر غیر ممکنی, ممکن, و هر راه دوری برایش نزدیک می شود». [3]
تفاوت بین زمان ظهور و غیبت فقط از جهت محرومیت مردم از درک حضور و مباشرت هدایت ظاهری و تصدی امور است. لکن با این وجود, در عصر غیبت نیز مردم از وجود امام بهره های برده که در ذیل به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
1- رسیدن فیض الهی به انسان ها به خاطر وجود او است؛ زیرا آفرینش انسان ها بدون آفرینش پیامبر صلی الله علیه و آله و امام معنا و مفهومی ندارد.
2- هدایت های معنوی و باطنی امام به برخی از افراد شایسته همواره در طول تاریخ تجربه شده است.
اساسی ترین هدف امام هدایت انسان ها است. این هدایت در زمان حضور امام به صورت آشکارا صورت می گیرد. لکن غیبت امام هرگز این وظیفه مهم را ساقط نخواهد کرد. امام با تأثیر بر قلب های انسان های لایق آنچه را لازم است در جوامع انسانی القا میکند.
هدایت های معنوی و باطنی امام به برخی از افراد شایسته همواره در طول تاریخ تجربه شده است. اساسی ترین هدف امام هدایت انسان ها است. این هدایت در زمان حضور امام به صورت آشکارا صورت می گیرد. لکن غیبت امام هرگز این وظیفه مهم را ساقط نخواهد کرد. امام با تأثیر بر قلب های انسان های لایق آنچه را لازم است در جوامع انسانی القا می کند
3- نگهداشت دین از تحریف ها و بدعت ها:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «در هر نسلی از امت من, عادلی از اهل بیتم وجود دارد که دین را از تحریف غالیان و ادعاهای دروغ اهل باطل و تأویل جاهلان پاس می دارد».[4]
4- یاری دادن به کسانی که در حالت خاص به او متوسل می شوند.
در توقیع آن حضرت علیهالسلام به شیخ مفید(ره) آمده است: «ما نظر خود را از شما بر نمیگیریم [که به حال خود وا بمانید] و فراموشتان نمیکنیم, اگر چنین بود, گرفتاریها شما را از پای میانداخت و دشمنان, شما را از بین میبردند.»[5]
5- دعای آن حضرت در حق مومنان:
امام رضا علیه السلام به موسی بن سیار فرمود: «ای موسی بن سیار! مگر نمی دانی که بر ما امامان, اعمال شیعیانمان هر صبح و شام عرضه می شود, پس هر تقصیری که در اعمال آنها باشد, از خداوند متعال گذشتِ از آن را خواهیم خواست, و هر کار خوب و پیشرفت در برنامه های دینی باشد, از خداوند پاداش برای صاحب آن عمل خواهیم خواست».[6]
و نیز امیرالمو منین علیه السلام به زمیله فرمود: «ای زمیله! هیچ مومنی نیست که بیمار شود, مگر اینکه به مرض او مریض می شویم و اندوهگین نشود مومنی مگر اینکه به خاطر اندوه او اندوهگین گردیم و دعایی نکند, مگر اینکه برای او آمین گوییم و ساکت نماند مگر برایش دعا کنیم».[7]
امام موسی بن جعفر علیه السلام در باره ی آیه ی «ِوَ أَسْبَغَ عَلَیْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً» فرمود: «نعمت ظاهر, امام آشکار و نعمت باطن, امام غائب است که جسمش از دیدگان مردم پنهان است, گنجهای زمین برایش پدیدار می گردد و هر امر غیر ممکنی, ممکن, و هر راه دوری برایش نزدیک می شود»
6- ایجاد امیدواری در پیروان اهل بیت:
باور به زنده بودن پیشوا و امام مایه امیدواری پیروان آن امام است.
7- برطرف ساختن برخی از بدی ها و بلاها از یاران خاص خود.
نصر خادم گوید: بر صاحب الزمان عجل الله فرجه الشریف وارد شدم در حالی که در گهواره بود, پس به من فرمود: آیا مرا میشناسی؟ عرضه داشتم: آری, تو آقای من و فرزند سرورم هستی. فرمود: از این نپرسیدم. گفتم: برایم تفسیر فرمای. فرمود: «من خاتم اوصیا هستم, و تنها به وسیله ی من بلا از خانواده و شیعیانم دفع می شود.» [8]. [9]
امام باقر علیه السلام در گفتارى امیدآفرین و نشاط بخش به منتظران حقیقى آن حضرت مژده مىدهد كه «یَأْتِى عَلَى النّاسِ زَمانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَیاطُوبى لِلثّابِتِینَ عَلى اَمْرِنا فِى ذلِكَ الزَّمانِ اِنَّ اَدْنى ما یَكُونُ لَهُمْ مِنَ الثّوابِ اَنْ یُنادِیَهُمُ الْبارِىءُ عَزَّ وَ جَلَّ عِبادِى آمَنْتُمْ بِسِرّى وَ صَدَّقْتُمْ بِغَیْبى فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوابِ مِنّى(1) ؛
بر مردم زمانى مىآید كه امامشان از منظر آنان غایب مىشود. خوشا به حال آنان كه در آن زمان در امر [ولایت] ما اهلبیت ثابتقدم و استوار بمانند! كمترین پاداشى كه به آنان مىرسد، این است كه خداى متعال خطابشان مىكند و مىفرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق كردید. پس بر شما مژده باد كه بهترین پاداش من در انتظارتان است.»
امام باقر علیه السلام فرمود: مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درك كنم، جانم را براى فداكارى در ركاب حضرت صاحب الامر علیه السلام تقدیم مىدارم.
آن گاه امام باقر علیه السلام ادامه داد: «خداوند متعال به خاطر ارجگذارى به چنین منتظران راستینى به آنان مىفرماید: شما مردان و زنان، بندگان حقیقى من هستید.
رفتار نیك و شایسته تان را مىپذیرم و از كردار ناپسندتان عفو مىكنم و به خاطر شما سایر گنهكاران را مىآمرزم و بندگانم را به خاطر شما با باران رحمت خود سیراب و از آنان بلا را دفع مىكنم. اى عزیزترین بندگان من! اگر شما نبودید، عذاب دردناك خود را به مردم نافرمان نازل مىكردم.»(2)
پیشواى پنجم علیه السلام در توصیف یاران حضرت مهدى علیه السلام كه در زمان غیبت، خود را براى شركت در قیام جهانى آن حضرت آماده مىكنند، به ابو خالد كابلى فرمود: «من به گروهى مىنگرم كه در آستانه ظهور از طرف مشرق زمین به پا مىخیزند. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حكومت الهى تلاش مىكنند.
بارها از متولیان حكومت اجراء حق را خواستار مىشوند، امّا با بىاعتنایى مسئولین مواجه مىشوند. وقتى كه وضع را چنین ببینند، شمشیرهاى خود را به دوش مى نهند و با اقتدار و قاطعیت تمام در انجام خواسته شان اصرار مىورزند تا این كه سردمداران حكومت نمىپذیرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب مىگردند و كسى نمىتواند جلوگیرشان شود.
این حقجویان وقتى كه حكومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از صاحب الامر علیه السلام به كس دیگرى نمىسپارند. كشته هاى اینها همه از شهیدان راه حق محسوب مىشوند.»
در اینجا امام باقر علیه السلام به ابو خالد كابلى جملهاى زیبا فرمود كه مىتواند نصب العین همه منتظران لحظات ظهور باشد.
آن حضرت فرمود: «اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَكْتُ ذلِكَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ(3) ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درك كنم، جانم را براى فداكارى در ركاب حضرت صاحب الامر علیه السلام تقدیم مىدارم.»
امام در مورد یاران امام زمان علیه السلام فرمود: به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیه السلام مىآیند كه پنجاه نفر از آنان زن مىباشند و بدون هیچگونه وعده قبلى در شهر مكه گرد هم جمع مىشوند
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ .
وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ .
و كسانى كه كافر شدند مىگويند: «تو فرستاده نيستى.» بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد.»