به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ ابوعلى نيلى مى گويد: روزى ابوجعفر (محمد بن عثمان) وكيل حضرت حجت (عليه السلام) نزد من آمد و مرا به عباسيه برد، او وارد خرابه اى شد و با احتياط نامه اى را بيرون آورد و براى من خواند. حضرت حجت (عليه السلام) در آن نامه همه وقايع را كه در خانه رخ داده بود، شرح داده بودند. در انتهاى نامه فرموده بودند: چگونه فلان زن - يعنى مادر عبدالله - را ز گيسويش گرفته بيرون مى كشند و به بغداد مى برند و در مقابل خليفه مى نشانند؟! غير از اين، اتفاقات ديگرى را نيز بيان فرموده بودند كه در آينده روى خواهد داد. ابوجعفر گفت: اين راز را حفظ كن، آنگاه نامه را پاره كرد. مدتى گذشت، بعد تمام آنچه حضرت فرموده بودند، به وقوع پيوست!
كمال الدين، ج 2 ص 498؛ ذكر التوقيعات؛ بحار الانوار، ج 51، ص 333 و 334.
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ .
وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ .
و كسانى كه كافر شدند مىگويند: «تو فرستاده نيستى.» بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد.»