تبلیغات
[-Text2-]
نویسنده : amin
تاریخ : شنبه 10 اسفند 1392
نظرات 0

عابدى در بنى اسرائيل از مردم كناره گيرى كرد و مدّت هفتاد سال مشغول عبادت شد.
خداى عليم ملكى را نزد او فرستاد و فرمود: عبادات تو قبول نمى شوند و خودت را دچار مشقّت منماى و جِد و جَهد مكن !!
عابد در جواب گفت : چون آنچه به من واجب است عبوديّت و بندگى مى باشد. لذا بايد وظيفه خود را هميشه انجام دهم . ولى قبول شدن و قبول نشدن موكول به معبود من است !
وقتى آن مَلك مراجعت نمود، خداوند متعال فرمود: عابد چه گفت ؟ مَلك گفت : پروردگارا تو عالمترى كه او چنان و چنين گفت .
خداى سبحان فرمود: نزد آن عابد برو و بگو: ما طاعات تو را به خاطر اين نيّت ثابتى كه دارى قبول كرديم .
بله ، وظيفه ما بندگى است .

 تفسير آسان : ج 1، ص 21، نقل از غرائب القران ، شرح سوره حمد.

تعداد بازدید از این مطلب: 46
موضوعات مرتبط: مقالات و نوشته ها , داستان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ . وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا لَسْتَ مُرْ‌سَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ . و كسانى كه كافر شدند مى‌گويند: «تو فرستاده نيستى.» بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد.»

ذکر روزهای هفته

عضو شوید



فراموشی رمز عبور؟

آمار مطالب

کل مطالب : 93
کل نظرات : 5

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 317
باردید دیروز : 158
بازدید هفته : 662
بازدید ماه : 1,324
بازدید سال : 4,845
بازدید کلی : 17,860
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود